English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1812 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
worid U کلمه لغت لفظ الفاظ واژه سخن گفتار حرف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hyphen U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphens U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
logogriph U نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
search and replace U خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
words U الفاظ
wordsman U نقاد الفاظ
paraphrased U بازی با الفاظ
paraphrases U بازی با الفاظ
periphrase U با الفاظ زائداداکردن
paraphrase U بازی با الفاظ
paraphrasing U بازی با الفاظ
periphrastic U دارای الفاظ زائد
word U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
worded U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
paraphrase U تغییر الفاظ یالفظی پیام
purism U افراط در استعمال صحیح الفاظ
paraphrasing U تغییر الفاظ یالفظی پیام
paraphrased U تغییر الفاظ یالفظی پیام
paraphrases U تغییر الفاظ یالفظی پیام
portmanteaus U واژه مرکب از دو واژه
portmanteaux U واژه مرکب از دو واژه
portmanteau U واژه مرکب از دو واژه
least significant bit U رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
prefix U کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
statute at large U چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
prefixes U کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
reddendo singula singulis U الفاظ در قسمتهای مختلف سندباید متناسب با هم تعبیرشوند
words in contracts should U الفاظ عقود محمول است برمعانی عرفیه
words of limitation U الفاظ تعیین کننده سهم هرکس در سند
word U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augment U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augments U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
markers U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augmented U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
marker U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
worded U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augmenting U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
Persian rug U [فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
to rime one word with another U یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
ring shift U جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
synonymize U الفاظ مترادف بکار بردن فرهنگ لغات هم معنی راتالیف کردن
verba accipienda sunt secundum U materiam subjectam الفاظ باید به مقتضای موضوع تعبیر و تفسیر شوند
verba chartarum fortius accipiuntur U proferentem contra الفاظ اسناد بیشتر علیه امضاکننده ان قابل تعبیر است
hypertext U روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
synonym U کلمه مترادف کلمه هم معنی
synonyms U کلمه مترادف کلمه هم معنی
syllables U جزء کلمه مقطع کلمه
syllable U جزء کلمه مقطع کلمه
lsb U رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
softest U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
enclitic U متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
keyword U 1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
softer U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
soft U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
shifted U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shift U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifts U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
worded U گفتار
word U گفتار
sermon U گفتار
sermons U گفتار
speech U گفتار
taciturn U کم گفتار
speeches U گفتار
labiophobia U گفتار هراسی
therology U گفتار در پستانداران
hysterology U گفتار در زهدان
article U مقاله گفتار
speech therapy U گفتار درمانی
front matter U پیش گفتار
speech recogintion U تشخیص گفتار
claver U گفتار بیهوده
articles U مقاله گفتار
subvocal speech U گفتار ناملفوظ
inarticulation U گفتار ناشمرده
anthotaxy U گفتار در ارایش گل
apophthegm U گفتار لب و کوتاه
saying U گفتار مشهور
logopedics U گفتار درمانی
foreword U پیش گفتار
part of speech U بخش گفتار
jargon U گفتار نامفهوم
prolegomenon U پیش گفتار
forewords U پیش گفتار
haplology U هجااندازی در گفتار
organs of speech U اندامهای گفتار
digital speech U گفتار دیجیتالی
sayings U گفتار مشهور
inner speech U گفتار درونی
ventriloquism U گفتار بطنی
areology U گفتار در بهرام
soft U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softer U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softest U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
prologue U مقدمه پیش گفتار
leprology U گفتار در برص یا پیسی
prologues U مقدمه پیش گفتار
preface U اغاز پیش گفتار
prefaces U اغاز پیش گفتار
prefacing U اغاز پیش گفتار
gaffes U اشتباه در گفتار یاکردار
gaffe U اشتباه در گفتار یاکردار
uraniscolalia U گفتار پریشی کامی
prefaced U اغاز پیش گفتار
voice grade channel U کانال ارسال گفتار
hygrology U گفتار در رطوبت هوا
acyrology U انشاء و گفتار غلط
methodologies U گفتار در روش واسلوب
methodology U گفتار در روش واسلوب
prologize U پیش گفتار گفتن
ovology U گفتار در پیدایش تخم
pharyngology U گفتار در گلوگاه و ناخوشیهای ان
posology U گفتار در مقادیر داروها
prologuize U پیش گفتار گفتن
sarcology U گفتار در ماهیچه هاوگوشتهای تن
pedologia U گفتار بچه گانه
barylalia U گفتار بیخ حلقی
barbaralalia U گفتار پریشی لهجهای
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
simile [rhetorical figure of speech] U تشبیه [استعاره ] [گفتار لفظی]
articulation U تلفظ شمرده طرز گفتار
embarrassing blunder U اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
oratorios U قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
gravitas U موقع سنجی و خوش طبعی در گفتار
gaffe U اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
faux pas U اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
embarrassing clanger [British E] U اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
hydrology U گفتار درچگونگی ابهای روی زمین
oratorio U قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
swan song U واپسین عمل یا اثر یا گفتار صدای قو
mind your p's and qs U در گفتار و کردار خود بهوش باشید
isoperimetry U گفتار در شکل هایی که محیط هاشان برابر است
isagogics U گفتار در تاریخ ادبی کتاب مقدس و شرح گرداوری یاالهام شدن موادان
neologisms U نو واژه
neologism U نو واژه
word U واژه
mosul U واژه
worded U واژه
terming U واژه
termed U واژه
term U واژه
the root of a word U ریشه واژه
intercalation U واژه افزایی
coinage U ابداع واژه
stimulus word U واژه محرک
punctuation for reference U زیر واژه
buzz word U رمز واژه
score out that word U ان واژه را خط بزنید
keyword U واژه کلیدی
wordbook U واژه نامه
lexicology U واژه شناسی
loanword U واژه عاریه
word count U واژه شماری
word deafness U واژه کری
paronym U واژه هم ریشه
word order U ترتیب واژه ها
loanword U واژه بیگانه
neolalia U واژه تراشی
buzz words U رمز واژه
worded U واژه سخن
philologist U واژه شناس
word book U واژه نامه
lexicon [dictionary] U واژه نامه
glossary U واژه نامه
pejorative U واژه تحقیری
dictionary U واژه نامه
synonym U واژه هم معنی
wordbook U واژه نامه
glossary U واژه نامه
glossaries U واژه نامه
word-blindness U واژه کوری
synonyms U واژه مترادف
dissylable U واژه دوهجائی
neologism U واژه تراشی
neologisms U واژه تراشی
neologisms U واژه جدید
neologism U واژه جدید
synonym U واژه مترادف
word blindness U واژه کوری
synonyms U واژه هم معنی
cognate U واژه هم ریشه
word U واژه سخن
prandial U واژه شوخی امیز
septisyllable U واژه هفت هجائی
polysllable U واژه جند هجائی
score out that word U روی ان واژه خط بکشید
post fix U در پایان واژه چسباندن
homely [British E] <adj.> U سنگین [واژه تحقیری]
an inseparable prefix U سر واژه جدا نشدنی
octosyllable U واژه هشت هجائی
teragram U واژه چهار حرفی
homely [British E] <adj.> U خفه [واژه تحقیری]
homely [British E] <adj.> U بیمزه [واژه تحقیری]
pentasyllable U واژه پنج هجائی
logomachy U بازی واژه پردازی
syncopation U کوتاه سازی واژه
word association test U ازمون تداعی واژه ها
Recent search history Forum search
1frangible
2New Format
1postside
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1tink and grow rich
1affixation
2مهرآسا
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com